این دیگه خیلی نامردیه! مممم! خود پسندیمو می گم! این حق طرفه که بگه من تورو نمی خوام!
Thursday, September 30, 2010
Wednesday, September 29, 2010
اندر شباهات فیس بوک و انتخاب واحد ما!
کار با فیس بوک تو ایران منو یاد انتخاب واحد ترم دوم سال 84 می ندازه از چندین جهت! تو هر دو:
1-با زور و کلی فشار و من بمیرم تو بمیری وارد سایت میشی
2-هر لحظه ممکنه پرت شی بیرون یا لای در بمونی یا زیر دست و پای آدمای جو گیر
3-یه سری از آقایون هستن که لای جمعیت قایم می شن و هر چی لایق باباشونه می گن!
4-یه سری از خانوما هستن که یه ریز دارن جیغ و ویغ می کنن
5-یه سری هستن که صدای اجدادشون رو خیلی خوب در میارن
6-یه سری آدم هستن که ذاتشون رو خوب نشون می دن یه سری هم هستن که انگار اومدن عروسی عمه شون
7-یه عده هستن که به علت نداشتن آنتی فیلتر مناسب کلا بی خیال می شن.
8-اگه زود نرسی خوبارو سوا می کنن
9-یه مسئول سایت هس که هر چی بهش می گی یه چیز می گه
10-بعضیا به جای دوستاشونم انتخاب می کنن
11-جای خوبی واسه تحکیم روابطه!
12-یه سری آدم هستن که به آخوندا فحش می دن
13-ضعف مخابرات معلوم می شه!
14-تنها کاری که نمی شه کرد همون کاریه که به خاطرش اومده! و معمولا کار به وقت اضافه می کشه!
15-جاییه که ما می فهمیم ما ایرانیا آدم بشو نیستیم!
16-...
بسه دیگه تا همین جاش!
امین و کلی از دوستاش این را می پسندند
شما هم اگر می پسندین بیلاخ را فشار دهید!
....
اوخ! یه جای کار لنگید! ما تمام تلاشمان را می کنیم که بیلاخ شما را به امین و دوستانش نشان دهیم!
Tuesday, September 28, 2010
تجرد؟
دارم به این فکر می کنم که چرا تو این دنیا هیچ چیز خالصی آفریده نشده؟ همیشه هر چیزی با یه چیز دیگه مخلوطه!
گاهی واسه حماقت ما آدما دلم می سوزه! خیلی احمقانه مغرور چیزایی می شیم که هیچ کدوم خالص نیستن.همیشه وقتی داریم کلی نقص و یدک می کشیم چنان احساس کمالی بهمون دست می ده که جدا نیشخند داره.
در عوض گاهی جوری مغموم نقص هامون می شیم که هر چی تو چنته داریم رو به کلی فراموش می کنیم!
از این دو گانگی خسته می شم...واقعا کسی هست که می ناب بهمون بده؟
بعید می دونم حافظ هم پیاله اب از این می نوشیده باشه! اگه جز این بود این همه رندی از کجا اومده؟
بعیده روز خوب بیاد! این درست تره! بعیده روزی جز این بیاد...
*****
استاد! استاد! یه خبر بد دارم!
- خبر بد وجود نداره! خبر همیشه یه خبره!
- استاد تای لانگ فرار کرده!
-اوووووه! این واقعا خبر بدیه!
Monday, September 27, 2010
زمین سوخته
تو بوی زمین سوخته مونو می دی خانوم!
چندی پیش با یکی از دوستان بحث بود که احمد محمود نویسنده خوبیه! یعنی من می گفتم! اونم می گفت نه زیاد! و معتقد بود که اسم محمود به خاطر همسایه ها و روایت های سکسی داستانه که سر زبونا افتاده! من چون اون موقع همسایه ها رو نخونده بودم نظری ندادم! اما بعد که خوندم و اتفاقا! صفحه ی اصلی سکسیش کنده شده بود! با این نظر مخالفت کردم چون کل این وقایع 3 الی 4 صفحه بیشتر نبود که در مقابل حجم کتاب هیچ بود! و از ارادتم نسبت به این نویسنده کم نشد.بعد کتاب زمین سوخته دستم رسید که مصادف شد با سالگرد شروع جنگ! که اینطور شروع شده بود:"برای برادرم که شهید شد" و اتفاقا ماجرا مثل اکثر کتاب های محمود تو خوزستان اتفاق می افته و این بار در بحبوحه ی جنگ و ما سختی هایی که این مردم دلیر و خونگرم تو این سال ها کشیدن رو می تونیم تا حدودی! و واقعا! تا حدودی مجسم کنیم! این کتاب منو یه جورایی برد تو فکر که اگر من اون موقع بودم چیه می کردم! اصلا یکی مثه من ممکنه اون موقع وجود داشته با شه؟ به نظرم رسید که یه یادی کنم از کسایی که تو خربه های آبادان و خرمشهر با دست خالی! با کوکتل مولوتف! با برنو! با آر-پی-جی جلوی میگ و تانک و توپ وایستاده بودن و خون دادن!
و برام جالب می شه که دفاع از خاک! در مقابل کسی که خونتو با بمب می ترکونه در حالی که مجبور می شی دست و پای برادرتو بریزی تو پلاستیک! چه ربطی به دین داره؟ مطمئنا به عقیده بستگی داره ولی این که بعضی از آقایون فک می کنن موی بیرون یه دختر یا روابط دختر و پسر یا تی شرت و موی یه پسر خون شهدا رو پایمال می کنه رو درک نمی کنم! که معمولا این آقایون از کسایی هم هستن که تو یه عملیات بیشتر نبودن و اون هم تو تدارکات! واقعا برای چی جنگیدن؟! مگه به خاطر آرامش از دست رفته نبود؟ این موضوع خیلی جای بحث داره!
serpico
تلاش پلیسی جوان در سیستم فاسد پلیس دهه ی 60-70 آمریکا.لحنی صریح و بی پرده،سیری تقریبا خطی فیلم شک وشبه ای در فساد پلیس و مسئولین بلند پایه بقی نمی ذاره.پلیسی که به تنهایی در مقابل همه ی رشوه خواری ها ایستادگی می کنه و تا آخرین لحظه از مواظع خودش کوتاه نمی یاد.ما حین تماشای فیلم ضمن زندگی کاری،زندگی خصوصی اون رو هم می بینیم.می بینیم که چه طور دغدغه ی فساد به مرور اونو خموده و افسرده می کنه.که در آخر به یک معتاد و ولگرد بیشتر شبیه می شه تا پلیس.
این فیلم رو ببینید و لذت ببرید
این فیلم رو ببینید و لذت ببرید
Subscribe to:
Comments (Atom)